امسال عالی شده! نگاهی به نمایش الیور توئیست

پیش از نمایش نگران سرمای هوا بودم. وقتی داخل شدیم و مستقر، دیدم علاوه بر آنکه بالای سرمان را سرتاسر پوشانده‌اند تا از شدت سرما کاسته شود، چندین بخاری عظیم الجثه هم در نقاط مختلف کار گذاشته‌اند. کنار یکی از آن‌ها جای ما بود و گرمای مطبوع بخاری مستقیم به من می‌خورد. حالا با خیال راحت منتظر شروع اجرای نمایش بودم.

حسین پارسایی پیش‌تر هم الیور توئیست و نمایش‌های دیگری چون بینوایان، رستم و سهراب و … را روی صحنه برده بود اما پیشرفت و پختگی او هر بار بیش‌تر شده است و این تجربه و پختگی این بار در نمایش الیور توئیست باشگاه انقلاب (پاییز ۱۴۰۴) به اوج خود رسیده است. پرده که بالا رفت دکور چشم‌ها را به خود خیره کرد. با یک دکور و صحنه چندوجهی، پیچیده و جذاب مواجه شدیم. هنوز از تماشای صحنه سیر نشده بودیم که هر چند دقیقه دکور گردان می‌چرخید و ما با طرف زیبای دیگری از آن رو‌به‌رو می‌شدیم و باز هم چشمان‌مان خیره می‌ماند. هر طرف دکور با جزئیاتی حساب‌شده و تودرتو کار شده بود به گونه‌ای که قادر بود به لحاظ فیزیکی نیز گسترش و توسعه یابد. محیط و فضای جدید این اجرا دست سازندگان را باز گذاشته بود تا با صحنه‌ای بزرگ و متحرک نمایش را به لحاظ بصری و زیبایی‌شناسی در جایگاه بسیار مطلوبی قرار دهند.

بدون‌شک یکی از اصلی‌ترین ارکان موفقیت این اجرا را باید مرهون سهیل دانش اشراقی به‌عنوان طراح صحنه، دکور و لباس آن دانست. دانش اشراقی با شناخت و درک درست از فضای غربی اجرا و بریتانیای قرن 19، همان چیزهایی را پیاده کرده است که مخاطب از یک داستان کلاسیک از دیکنز در ذهنش انتظار دارد. اما آنچه سبب شده است این طراحی و ساخت و اجرای تمیز آن به چشم بیاید و جزئیات آن مخاطب را درگیر خویش کند قطعاً نورپردازی منحصربفرد آن است. نور و دکور در این اجرا مکمل یکدیگرند و دو ستون قرص و چشم‌نواز این اجرا به حساب می‌آیند. همچنین گفتیم که طراحی لباس هم بر عهده سهیل دانش اشراقی است و نمایش در این زمینه هم از اجراهای سال 1396 جلوتر و جذاب‌تر است.

نمایش الیور توئیست از سال 1396 تا 1404 هم تغییرات گوناگونی به خود دیده و هم پیشرفت‌های محسوسی کرده است. برخی از عوامل و بازیگران این اجراها مشترک‌اند و برخی دیگر نیز دستخوش تغییر و تحولاتی شده‌اند اما آنچه روشن است این نکته است که هم عواملی که از اجراهای سالیان قبل حفظ شده‌اند و هم عوامل و بازیگران جدید، بهتر و درست‌تر در جایگاه و نقش خود جا افتاده‌اند. این مسئله را حتی می‌توان در هوتن شکیبا که ایفاگر نقش فاگین است نیز مشاهده کرد. شکیبای نمایش جدید فاگین‌تر از پیش شده و درجا نزده است. او در جایی از نمایش وقتی شرابی را به دست گرفته بارها می‌گوید: «امسال عالی شده» این شاید اشاره‌ای به تمامیت اجرای مجدد الیور توئیست هم داشته باشد که واقعا عالی شده است و حتماً خود عوامل و در رأس آنان پارسایی نیز آن را می‌دانند. اضافه شدن بازیگری چون بانیپال شومون که در کارهای اخیر پارسایی همواره او را همراهی کرده است در نقش بیل سایکس نیز هم بر شرارت و جذبه این نقش افزوده است و هم باعث شده که کارگردان بتواند فاگین را دوست‌داشتنی‌تر و شوخ‌تر کند و از شرارت او بکاهد. این گام‌های رو به جلو نشان از ترقی و جسارت کارگردان نیز دارد که هر تئاتر جدیدی که روی صحنه می‌برد چه به لحاظ کمی (تعدد عوامل و بازیگران) و چه به لحاظ کیفی رشد چشمگیری دارد.

در کنار ویژگی‌های مثبت متعدد این اثر شاید ذکر چند نکته نیز که می‌تواند به بهتر شدن نمایش بیانجامد خالی از لطف نباشد. آوازخوانی پایانی بیل سایکس به زبان انگلیسی اضافه می‌نماید همان‌طور که لهجه ترکی گرفتن آقای بامبل در اواخر نمایش بی‌معنا جلوه می‌کند. اشعار و آهنگ‌ها هم همچنان می‌توانند بهتر و قوی‌تر شوند. این موارد می‌توانند در تجربه‌های آینده حسین پارسایی مورد توجه قرار گیرند اما امیدوارم او در آثار بعدی سراغ داستان‌های کلاسیک جذابی که کمتر شناخته شده هستند برود.

محمدرضا چاوشی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *