خسرو صدایم کن!؛ نقدی بر فیلم زیبا صدایم کن

چه پدر عاقلی! این عبارت موقع تماشای فیلم مدام در ذهنم تکرار میشد. از همان اول که خسرو پول زیبا را از صاحبکارش پیروز با شجاعت گرفت. چه پدر عاقلی! بعدتر که در مورد موقعیت جغرافیایی بد خانهای که زیبا میخواست بخرد به او توصیه کرد. چه پدر عاقلی! این که دیوانه نیست! مشکلی ندارد! از من هم عاقلتر است! حتّی وقتی که پاندول خراب ساعت دیواری اتاق مدیر مدرسه زیبا را هم درست کرد! چه پدر عاقلی! یکی از اصول و پایههای داستاننویسی، تعلیق است. این فیلم با تعلیق داستان میگوید. اینطور نیست که تعلیق را در بخشی از داستان وارد کند. اینطور نیست که در یک نقطه خاص و موقعیت و وضعیت خاص در داستان تعلیق وارد کند. با تعلیق چفت و بست پیدا کرده است. گوشت و پوست آن با تعلیق رشد کرده است. همه اینها به خاطر شخصیتپردازی دقیق خسرو است و ویژگی او: روانی بودن. خسرو روانی است. دیوانه است. ما هر لحظه منتظر این هستیم که عصبانی شود و از کوره در برود. هر لحظه منتظر این هستیم که یک بلایی یا سر زیبا بیاورد یا سر مردم یا سر خودش. تعلیق. و به دلیل همین تعلیق، فضا میسازد. فضا و اتمسفر ترسناکی که همه احساسات و عواطف ما را مدام با فیلم درگیر نگه میدارد.

فقط نحوه راه رفتن خسرو را به یاد بیاورید. تلو تلو خوران با قد خمیده و چهره مات و مبهوت. دقیقاً یک روانی را برای ما تداعی میکند. و فیلمنامه به تدریج خسرو را برای ما میسازد. ذرّه ذرّه از صفر شروع میکند و رسماً با تبدیل کردن خسرو به یک حلّال مشکلات، مدام این جمله را در ذهن ما تکرار میکند: چه پدر عاقلی! حتی فراتر از درگیر کردن همه احساسات و عواطف ما، نمادپردازی هم میکند. هم گلدان گل را به یک نماد تبدیل میکند. نمادی از سالها صبر و انتظار خسرو برای دیدن رشد و پرورش زیبا. طلا و جواهرات مادرش را هم سالها در آن نگه داشته بود که گره اصلی داستان یعنی خرید خانه با آن باز شد. جالب اینجاست که گره اصلی داستان با نماد داستان باز میشود. موتورسواری هم نماد میشود. نماد هدایت زیبا توسط خسرو در مسیر زندگی. حتّی هدایت جرثقیل در انتهای فیلم هم نماد همین معناست. در مجموع فیلم زیبا صدایم کن به دلیل نقش محوری شخصیت خسرو موفق ظاهر شده است. تعلیق، ستون فقرات فیلم است که نه به عنوان یک ابزار گذرا، بلکه به عنوان یک مؤلفه اساسی در ساختار فیلم تنیده شده است. این تعلیق از شخصیتپردازی دقیق و منحصر به فرد خسرو ناشی میشود که با وجود حرکات و حالات روانی مثل راه رفتن نامتعادل و چهره مات و مبهوت، در موقعیتهای مختلف مانند حل مشکل مالی زیبا، مشاوره برای خرید خانه و یا حتی تعمیر ساعت، به طور غافلگیرکنندهای عالی عمل میکند. این در حالی است که هر لحظه بیننده را در انتظار انفجار هیجانی و فاجعه نگه میدارد و فضا و اتمسفری ترسناک و پرتنش خلق میکند که احساسات و عواطف را کاملاً درگیر میکند.