نقد و بررسی اپیزود Nosedive از سریال Black Mirror

پنجمین نشست «تک‌پانک» در بعدازظهر دوازدهم آبان ۱۴۰۴ در پژوهشگاه فضای مجازی برگزار شد. در این نشست محمدرضا چاوشی به بررسی اپیزود «Nosedive» از مجموعه Black Mirror پرداخت؛ اپیزودی که در بستر شبکه‌های رتبه‌بندی اجتماعی، رابطه انسان و تکنولوژی را مورد کاوش قرار می‌دهد. محمدرضا چاوشی در سخنرانی خود با ارجاع به پیشینه سریال، زبان تصویری-فرمی اپیزود و پیوند آن با مفاهیم نظری جامعه نمایش، ازخودبیگانگی و هم‌فرهنگی، خوانشی مفصل از ساختار اجتماعی مبتنی بر «امتیاز» ارائه کرد.

مقدمه  زمینه و هدف ارائه

دکتر محمدرضا چاوشی در پنجمین نشست «تک‌پانک» اپیزود «Nosedive» از مجموعه‌ی Black Mirror را به‌عنوان نمونه‌ای قابل‌تامّل از «جامعه امتیازمحور» خواند و هدف ارائه را تبیین سازوکارهای فرهنگی و ارتباطی این جهان داستانی بر اساس «نظریه هم‌فرهنگی» اعلام کرد. او تصریح کرد که اپیزود نه صرفاً یک داستان علمی‌تخیلی دور از دسترس، بلکه آینه‌ای است از وضعیتی که عملاً در بسیاری مناسبات روزمره‌مان می‌توان ردی از آن دید — نظام امتیازدهی، اقتصاد توجه و فشار نمایشی که زیست اجتماعی را شکل می‌دهد.

چاوشی در مقدمه به جایگاه سریال در عرصه رسانه اشاره کرد (فصل‌های اولیه ۲۰۱۱–۲۰۱۳، خرید حقوق توسط نتفلیکس از ۲۰۱۵ و تداوم تولید تا امروز) و تأکید کرد که هرچند کیفیت اپیزودها متغیر است، اما تمّ محوری مجموعه — رابطه انسان، تکنولوژی و اخلاق — در فصول اولی برجسته و تأمل‌برانگیز باقی مانده است.

۱ — ایده محوری: تصویر، امتیاز و زندان نرم

چاوشی ایده محوری سریال را چنین خواند: رشد فناوری الزماً آزادی بیشتر نمی‌آورد، بلکه می‌تواند انسان را در «حصار و اسارت» جدیدی گرفتار کند. او با ارجاع مکرر به صحنه‌های آغازین اپیزود یادآور شد که «صفحات سیاه» (گوشی، مانیتور، تلویزیون) و صدای شکست آینه در افتتاحیه نشانه‌هایی از شکنندگی وضع‌اند — شکنندگی زیستی و اجتماعی که در عین زیبایی بصری، خشونت کارکردی پنهان دارد.

او نکته‌ای را که در همه‌ی اپیزود بازتکرار می‌شود برجسته کرد: «تصویر شماست که اهمیت پیدا می‌کند.» در این نظام، ارزش انسانی به مقدار تصویری که دیگران از تو می‌سازند تقلیل یافته است.

۲ — نزدیکی تجربه: چرا مخاطب با «Nosedive» همذات‌پنداری می‌کند؟

چاوشی با آوردن مثال‌های روزمره (تاکسی اینترنتی، سایت‌های خدماتی که بر اساس امتیاز انتخاب می‌شوند، پرسش میزان رضایت بعد از خدمات) نشان داد که منطق امتیاز و رتبه‌بندی در جهان واقعی ما نیز بالفعل است. او شرح داد که وقتی کاربر پلتفرم خدماتی از بین متقاضیان، همیشه به بالاترین امتیاز رجوع می‌کند «خودبه‌خود توی این چرخه اگر بالا نباشی حذف می‌شوی.» این مثال‌ها به شنونده کمک می‌کند تا صحنه‌های اپیزود را نه به‌عنوان افسانه، بلکه به‌عنوان بازتاب وضعیتی نزدیک به زندگی روزمره ببیند.

۳ —نظریه هم‌فرهنگی به‌مثابه ابزار خوانش

چاوشی توضیح داد که در خوانش او از اپیزود، «نظریه هم‌فرهنگی» به‌عنوان ابزار مفهومی اصلی به‌کار رفته است. او خلاصه کرد که در این چارچوب، جامعه شامل «گروه غالب» و «گروه‌های هم‌فرهنگ» یا تابع است؛ گروه‌هایی که برای نزدیک شدن به گروه غالب سه رویکرد کلی اتخاذ می‌کنند: همانندسازی، انطباق، و جدایی — و هر یک از این سه رویکرد، خود سه وضعیت رفتاری دارد: غیرقاطع، قاطع و تهاجمی. چاوشی تأکید کرد که این تقسیم‌بندی رفتاری همان‌چیزی است که او در اپیزود برای تحلیل کنش‌های شخصیت‌ها به‌کار برده است.

او افزود که نظریه هم‌فرهنگی در اپیزود به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چرا افراد مختلف جامعه‌ی امتیازمحور رفتارهایی متفاوت نشان می‌دهند و اینکه این رفتارها چگونه در میدان نمایش اجتماعی تولید و کنترل می‌شوند.

۴ — همانندسازی، انطباق و جدایی؛ سه جهت ارتباطی روایت‌شده در اپیزود

چاوشی بخش عمده سخن را به شرح کاربرد این سه جهت ارتباطی در رفتار لیسی و دیگر کاراکترها اختصاص داد. در ادامه، هر جهت را با ارجاع به سکانس‌ها و کنش‌های مشخص شرح داد:

۴.۱ همانندسازی (Non-قاطع / قاطع / تهاجمی) — تلاش برای شبیه‌شدن

  • همانندسازی غیرقاطع: چاوشی گفت که در برخی مقاطع لیسی بر اشتراکات خود با گروه غالب انگشت می‌گذارد و حتی به خودسانسوری روی می‌آورد. به عنوان مثال: تلاش برای انتخاب لباس و خانه‌ای که مطابق سلیقه غالب باشد، یا پنهان‌کردن روابط خانوادگی (مثلاً نیاوردن برادر به خانه تا تصویری سازگارتر بسازد). چاوشی به صحنه‌هایی اشاره کرد که لیسی «دست می‌گذارد روی اشتراکاتش با نائومی» (عروسک مشترک) تا خودش را اصطلاحاً بچسباند به جامعه.
  • همانندسازی قاطع: در این حالت، لیسی آشکارتر تلاش می‌کند کمک‌ها و کنش‌های خود را برجسته کند تا مورد توجه و امتیاز بیشتر قرار گیرد؛ مانند مواجهه‌های عمومی‌اش که با نمایش پی‌درپی رفتارهای مهربانانه یا بیش‌ازحد خوش‌رویانه به‌دنبال جمع‌آوری ستاره است (مثال قهوه‌دادن و امتیازدهی نمایشی).
  • همانندسازی تهاجمی: چاوشی این نوع را به خودتحقیری و خودتمسخری نسبت داد. هنگامی که فرد برای جلب توجه گروه غالب، دست به تحقیر خود می‌زند و پذیرش کامل هنجارهای غالب را به قیمت از دست‌دادن عزت‌نفس می‌پذیرد. چاوشی آورد که پذیرش دعوت نائومی برای لیسی نوعی «خودتحقیری» بود: «اساساً کل پذیرش دعوت دوستش یک خودتحقیری و خود تمسخری است.»

در مجموع این بخش، چاوشی تأکید کرد که همانندسازی در اپیزود بیشتر به معنا و ابزار حفظ تصویر اجتماعی عمل می‌کند تا تحقق حقیقی هویت.

۴.۲ انطباق (غیرقاطع / قاطع / تهاجمی)  سازگاری کنترل‌شده

  • انطباق غیرقاطع: چاوشی آن را به‌عنوان حفظ برخی اصول فردی در چارچوب کنترل‌شده‌ی تعامل با گروه غالب توصیف کرد؛ یعنی فرد برخی تغییرات کوچک می‌دهد اما چارچوب خود را تا حدی حفظ می‌کند.
  • انطباق قاطع: در این وضعیت، فرد بین نیازهای خود و انتظارات گروه غالب توازنی برقرار می‌کند؛ به‌عنوان نمونه، لیسی برای رسیدن به «خانه بهتر» ناگزیر تلاش می‌کند امتیازش را افزایش دهد، اما در عین حال حواسش به زندگی شخصی و احتیاجات خود نیز هست. چاوشی صحنه‌های تعامل لیسی در مهمانی و محل کار را مثال آورد که نشان می‌دهد چگونه انطباق حساب‌شده برای ارتقای جایگاه صورت می‌گیرد.
  • انطباق تهاجمی: چاوشی گفت این حالت پیش‌نیاز تغییر نیست؛ بلکه عمل فرد در جهت نفوذ به دل ساختار غالب است تا با عضویت در آن از درون بر تغییر آن بکوشد؛ ولی در اپیزود نمونه‌ای از انطباق تهاجمی به شکل تحول‌آفرین وجود ندارد؛ لیسی اهل اصلاح یا نفوذ از درون نیست: «یکی از دلایلی که به نظر من این اپیزود قهرمان ندارد.»

چاوشی با این توضیح‌ها نشان داد که انطباق لیسی بیشتر به حفظ مقام و ارتقای تصویری محدود می‌شود تا تلاشی برای اصلاح ساختار امتیازدهی.

۴.۳ جدایی (غیرقاطع / قاطع / تهاجمی)  خروج یا طرد ساختاری

  • جدایی غیرقاطع: چاوشی این نوع را به نمونه‌ای نسبت داد که پذیرش تفاوت به‌مثابه امر طبیعی مطرح می‌شود؛ او برادر لیسی (پلیس) را در این دسته قرار داد: برادری که چندان درگیر رقابت امتیاز نیست و باتری گوشی‌اش ضعیف است؛ او به‌صورت طبیعی کمتر در مدار نمایش است.
  • جدایی قاطع: در این حالت، فرد آگاهانه و بدون تمایل به بازگشت، از سازوکار امتیازدهی فاصله می‌گیرد؛ چاوشی پیرزن راننده کامیون را مثال آورد که دعوت لیسی را برای قطع دکمه (قطع وابستگی) پیشنهاد می‌کند و عملاً نشان می‌دهد که امکان انتخاب آگاهانه برای جدا شدن وجود دارد.
  • جدایی تهاجمی: این حالت مصداق حمله و تخریب به‌سمت گروه غالب است؛ چاوشی این فرم را در سکانس عروسی تشخیص داد، جایی که واکنش ضدسیستمی و الفاظ تهاجمی لیسی به‌نمایش درمی‌آید؛ او آن کنش را نمونه‌ای از مقاومت انفجاری و نافرمانی آگاهانه خواند.

چاوشی جمع‌بندی این بخش را با این نکته انجام داد که الگوهای رفتاری فوق نه تنها تحلیل روان‌شناختی کاراکترها هستند، بلکه خود الگویی برای فهم سازوکار اجتماعی نظام امتیازدهی‌اند: چگونه کنترل، همرنگ‌سازی و حذف تفاوت‌ها عملی می‌شود.

۵ — بازخوانی صحنه‌ها: نشانه‌ها، جسم‌ها و لحظه‌ها

چاوشی برای آنکه تبیین نظری‌اش را با تصویری ملموس پیوند بزند، به چند سکانس کلیدی اشاره دقیق کرد:

  • سکانس قهوه و امتیاز عکس: لیسی قهوه می‌خرد، قطعه‌ای از قهوه را می‌زند بیرون و از طعم واقعی آن لذت نمی‌برد؛ اما وقتی عکس قهوه‌اش آپلود می‌شود و امتیاز می‌گیرد، لبخند واقعیش برمی‌گردد — چاوشی این را نماد تقلیل تجربه واقعی به تصویر امتیازآور خواند: «از چی خوشحال شدی؟ از تصویر اون قهوه و امتیازی که بقیه به قهوه میدن»
  • تمرین لبخند مقابل آینه و لحن تصنعی گفتار: صحنه‌ای که لیسی مقابل آینه لبخند تمرین می‌کند و لحن گفتارش مصنوعی است، به‌عنوان نمادی از عمل نمایشی و خود آموزشی برای قابل قبول شدن در مدار امتیاز توصیف شد.
  • برخورد پیرزن و دعوت او برای خروج از بازی: پیرزن در یکی از سکانس‌ها به لیسی پیشنهاد می‌کند دکمه را قطع کند و از چرخه خارج شود؛ چاوشی این گفتگو را نماد امکان انتخاب آگاهانه (جدایی) و نیز نمادی از تنش میان تجربه واقعی و نمایش دانست.
  • سکانس عروسی و انفجار کلامی لیسی: در مراسم عروسی، زمانی که تصویر لیسی خدشه‌دار می‌شود، او با فحاشی و حمله لفظی به گروه غالب واکنش نشان می‌دهد؛ این سکانس به‌عنوان تجلی «جدایی تهاجمی» و فروپاشی کنترل نمایشی مورد توجه قرار گرفت.
  • سکانس زندان و لبخند نهایی: در پایان اپیزود، لیسی در زندان — جایی که دیگر امتیازی برای از دست دادن ندارد — با یک زندانی دیگر لبخند می‌زند؛ چاوشی این لبخند جدید را «واقعی» خواند و آن را نشانه گسست نهایی از قید تصویر دانست.

صوت جلسه

برای تماشای فایل تصویری نشست کلیک کنید

محمدرضا چاوشی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *