رها از تحصیل اما اسیر؛ مروری بر مینی سریال ترک تحصیل

دراپ اوت به معنای ترک تحصیل یا تارک تحصیل است اما نه ترک تحصیلی که به سبب اخراج یا شرایط نامناسب به‌وجود آمده بلکه بیشتر باید به انصراف از تحصیل ترجمه شود یعنی شرایطی که محصل خودش ترجیح می‌دهد از تحصیل انصراف دهد چون فرصت‌های بهتری در پیش رو دارد و تحصیل را مانع می‌بیند. کسانی چون استیو جابز و مارک زاکربرگ این راه را پیش گرفته‌اند و در انتها چون به استارتاپ‌های جهانی خویش رسیده‌اند ممکن است بین جوانان تصور شود انصراف از دانشگاه یکی از ملزومات موفقیت است.

 در این سریال که اتفاقا بیوگرافی و بر مبنای واقعیت است با یکی از این جوانان طرفیم. اما خواهید دید که سریال فقط به دنبال نقد این دیدگاه خام در جوانان نیست بلکه به دنبال اثبات چیزی است که در واقع به اصلاح دیدگاه بزرگان سیلیکون ولی[1] برمی‌گردد.

کاراکتر اصلی، الیزابت هولمز، دختری پرشور و جویای نام است که به شدت می‌خواهد یک ایده را تبدیل به یک استارتاپ کند و عجله هم دارد. سقفش هم اصلا کوتاه نیست و به ایده‌های ساده فکر نمی‌کند چندبار در طول سریال خواهید شنید: من دنیا رو عوض می‌کنم! از طرفی فقط به مهندسی و ریاضیات و امور روزمره آدم‌ها نیز علاقه‌مند نیست و به پزشکی و درمان متمایل است پس مهندسی پزشکی می‌خواند آن هم در بهترین دانشگاه. کارگردان اصلا سعی نمی‌کند او را بی‌گناه و بی‌عیب نشان دهد. تمام وجوه زندگی‌اش را نشان می‌دهد؛ خانواده‌اش مخصوصاً رفتارهای مادرش، نوجوانی‌اش، دوستان خانوادگی‌شان، دوست صمیمی نداشتن خودش، سطح موزیک‌ها و نقل قول‌ها و شعارهایش و … .

 در واقع کارگردان سعی نکرده حرف انگیزشی بزند اما سعی کرده بگوید چه شد که به اینجا رسید؟ و این سعی‌اش در جهت این نیست که از یک زن فقط به دلیل زن بودنش رفع اتهام کند و بی‌گناه جلوه‌اش دهد بلکه می‌خواهد بگوید روش و نتیجه “آن” شد چون شرایط “این” بود نه اینکه روش و نتیجه “آن” شد چون او یک مونث بود! چرا این را می‌گوید؟ زیرا اتفاقی که در نهایت برای کاراکتر افتاده در امریکا و سیلیکون ولی مثل تمام جهان به زن بودن کاراکتر و به تمام زنان ربط داده می‌شود در حالی که اگر همین اتفاق برای یک پسر جوان می‌افتاد هیچگاه به همه مردان تعمیم داده نمی‌شد. کنار همه این حرف‌ها با این اثر خواهید دید چقدر بیزینس‌من شدن اهالی درمان، خطرناک و وحشتناک است.

سریال خوش ساخت است، هوشمندانه است، روایت جذاب و به‌اندازه‌ای دارد. گاهی از ترانه‌های دهه قبل یا حتی چندین دهه قبل استفاده می‌کند که اگر قبلا اهل موسیقی امریکایی بوده باشید لذت دوچندان خواهید برد.

اگر قصد راه اندازی یک استارتاپ را دارید. اگر قصد وارد شدن به دنیای درمان انسان‌ها را دارید، اگر قصد تغییر دنیا را دارید، اگر قصد هیچکدام را ندارید اما قرار است مادری شوید که دوست دارید نابغه و کارآفرین تربیت کنید، اگر قرار نیست مادر شوید اما از بزرگمردان و اساتید و سرمایه‌داران حیطه شغلی خود هستید، همه و همه می‌توانید این سریال را ببینید. سریالی که خوشبختانه مینی، تک فصل و تنها 8 قسمت است و وقت زیادی نیز از شما نمی‌گیرد. لذت بخش و سرگرم‌کننده نیز هست.


[1] نام منطقه قرارگیری اکثر شرکت‌های انفورماتیک و استارتاپ‌های بزرگ در کالیفرنیا

فائزه نادری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *