ششمین اقتباس از یک اثر فاخر؛ مروری بر مینی سریال جنگ و صلح

نویسنده: زهرا پارسا
شاید بعد از شنیدن اسم این مینی سریال اولین چیزی که به ذهنتان میرسد صحنههای حماسی و تماشای یک جنگ تاریخی باشد، اما هنر نویسنده و کارگردان این واقعه تاریخی را در قالب یک اثر رمانتیک کلاسیک ارائه کردهاست که دیدن آن را به مراتب لطیفتر میکند. حتی اگر از پیش بدانید این مینی سریال اقتباسی از جنگ و صلح، کتابِ معروف نویسنده روسی است، در بخشهایی از اثر به اینکه فیلمنامه را از کتابِ لئو تولستوی اقتباس کردهاند یا از کتاب جین آستین شک خواهید کرد!
مینی سریال جنگ و صلح داستانِ پنج خانواده اشرافی را در دوران جنگ روایت میکند. و اگر داستان را دنبال کنید، هنر نویسنده شما را در مسیری که فکر نمیکنید با خود همراه خواهد کرد. در انتهای مینی سریال ممکن است با شخصیتهایی که اصلا فکر نمیکردید اهمیت داشته باشند همراه شده باشید و به آنان افتخار کنید یا در موردِ جنگی مربوط به سالها قبل و سرزمینی دیگر، که در ابتدا اصلا اهمیت نمیدادید نگران باشید!
در واقع جنگ و صلح، نمایانگر اوضاعِ قبل و بعد از جنگ، و اوضاع اجتماعیِ حاشیه جنگ است، داستانی که نشان میدهد انسانهایی که از دور تحسینشان میکنیم ممکن است زندگی پرخطایی داشته باشند. و انسانهایی که خطاکار مینمایند میتوانند چه زندگی بزرگ و ارزشمندی داشته باشند. این اثر فاخر شما را در درکِ فانی و خطاپذیر و انتخابگر بودنِ انسان یاری میدهد، اما در تمام مدتِ جنگ لحظهای عشق و امید را از شما نمیگیرد.
به دلیل اهمیتِ این اثر، در نشان دادن اوضاع اجتماعی و شرایط تاریخی آن روزهای روسیه، سالها خواندنِ این داستان چهارجلدی در مدارس روسیه اجباری بود. روی پرده آوردنِ این داستانِ برگرفته از واقعیت که یکی از پر شخصیتترین و طولانیترین رمانهای تاریخ است کار ساده ای نیست. اما تماشایِ این مینی سریال برای نسل جدید بسیار سادهتر از خواندن داستانی پیچیده و قطور یا دیدنِ اقتباسهای قدیمیتر خواهد بود و میتواند مخاطب را به زمان و سرزمین دیگری ببرد.
از سال ۱۹۱۵ یعنی دوران سینمای صامت (به کارگردانی و نویسندگی ولادیمیر گاردین) تا به امروز، از داستان جنگ و صلح لئو تولستوی شش بار اقتباس شدهاست و همه با نام جنگ و صلح منتشر شدهاند. در بین آنها دو فیلم، دو مجموعه تلویزیونی، یک مجموعه فیلم و یک مینی سریال دیده میشود. که در بین آنها دو نمونه ساخته شده توسط BBC با چهل سال فاصله بسیار مورد توجه مخاطبین قرار گرفتهاند.

شاید نمونه روسی به کارگردانی سرگئی باندرچوک، به علت شناخت بهتر فرهنگ و شرایط و البته زمان ساخت، شبیهترین و پرجایزهترین اقتباس جنگ و صلح باشد. اقتباسی که صحنههای فوق العادهای از میدان جشنها و میدان جنگها به تصویر کشیدهاست. اما این زیبایی دلیلی بر به چشم نیامدنِ زیبایی اقتباس ۲۰۱۶ نیست.
در این اقتباس که توسط اندرو دیویس نوشته و توسط تام هاربر کارگردانی شدهاست، صلح بسیار پر رنگتر از جنگ است. در بخشهای مربوط به جنگِ این مینی سریال نیز وفاداری بیشتری نسبت به متن کتاب دیده میشود، چرا که فرهنگِ روسیه در جایگاه و جزئیاتِ زندگیِ اشرافزادهها در مینی سریال گم شده و اشراف نواحی غیر از روسیه را به تصویر میکشد.
اما از دیگر ویژگی های مثبت این سریال میتوان به انتخاب شخصیتها اشاره کرد. همچنین از نحوه بازی بیشتر بازیگران به ویژه پل دانو در نقش پیِر مشخص است که آنان داستان را به دقت خوانده و شخصیتِ خود در داستان را به خوبی درک کردهاند و بعد شروع به بازی کردهاند.
در آخر به این نکته هم باید توجه کرد که ارزش اصلیِ این مینی سریال اعتبار تاریخی و اقتباس از یک اثر ادبی مهم است. اما تلاش سازنده هم برای سفر مخاطب به اتمسفر آن زمان موفق بوده و به ویژه اگر کتاب را نخوانده باشید و به داستانهای کلاسیک علاقه داشته باشید، از دیدن این مینی سریال بسیار لذت خواهید برد.